:
1- حبّ نفس ، حبّ دنیا و تنوّع طلبی :
ما عادت نکرده ایم که برای نیاز ، زندگی کنیم ، عادت کرده ایم که برای نیاز نفس خود زندگی کنیم ، نفسی که سیری ناپذیر است ! میزان بسیار زیاد تنوّع طلبی در جامعهی ما باعث اسراف بسیار زیادی شده : تغییر ماشین ، موبایل ، خانه ، غذا و فرش و لباس و ... باعث شده دچار مصرف گرایی افراطی شویم . در حالی که کمد ما پر از لباس است ، ما دائم در حال تغییر آن هستیم . لباس های قبلی که در کمد است هزینهی مملکت است که بایگانی شده ، مثل این است که شما پول ها را از بانک بگیری و بگذاری در خانه ات . بعد هم می گویی من کاری که نمی کنم ، چه اسرافی ؟!
امّا نگهداری همین هزینه مثل این است که پول را بگیری و بگذاری در صندوق . باید نفست را آدم کنی . عُرفا جملاتی می فرمودند که امروزه اصلا خریداری ندارد . می فرمودند : طعام را للقوّه باید خورد . یعنی باید طوری غذا خورد که قوّت بگیری نه طوری غذا خورد که نفست قدرت بگیرد . سفره های بسیار رنگینی که خورده هم نمی شود از بس که زیاد است . و بعد هم دور ریخته می شود .
اگر در استفاده از وسایل نقلیه ، نفس بخواهد استفاده کند ، انسان مصرف گرا می شود . در هر چیز دیگری هم همین طور هست . در جهان امروز میزان استفاده از اطعمه و اشربهی غیرمجاز - چیزهایی که برای بدن لازم نیست و برای انسان ضرر دارند مثل انواع و اقسام نوشابه ها و تنقلات – بسیار زیاد است . و ترک استفاده از این مواد مضر و غیر ضروری می توان هزینهی لازم برای حل بسیاری از مشکلات مملکت را فراهم کرد .
در زمان بحران اقتصادی تایلند پادشاه تایلند اعلام کرد که هر تایلندی یک قاشق برنج کمتر بخورد تا این بحران اقتصادی برطرف شود . بدین نحو بحران اقتصادی تایلند در طول یک ماه حل شد و به جایی رسید که تایلند امروزی از کشورهای مهم صادر کنندهی برنج است .
در بحران کرده جنوبی ، رئیس جمهور کره جنوبی اعلام کرد که زن ها مقداری از طلا خود را برای حل بحران اقتصادی بدهند . بحران اقتصادی حل شد و بعد با این پول جمع شده ، صنایعی راه انداختند که دارد آمریکا را فلج می کند . مثل صنایع اتومبیل .
مشکل ما بد مصرف کردن است و اگر مصرف را بیاوریم تا جایی که برای ما سود داشته باشد ، خوب است . اگر خواهان رفاه هستیم رفاه نیز حد و مرزی دارد . نباید به اقتصاد مملکت برای رفاه خود ضربه بزنیم . اگر می خواهید سرمایه گذاری کنید توی بانک و یا بازار بورس سرمایه گذاری کنید . در غرب اجازه داده نمی شود که اقتصاد فردی به اقتصاد ملّی ضربه بزند . در غرب اصلا خانه نمی خرند . خانه را با وسایلش اجاره می کنند .
علّت عقب افتادگی ما از کشور های غربی این است که فرهنگ ما مشکل دارد . به خاطر حبّ نفس و تنوّع طلبی داریم به اقتصاد مملکت ضربه می زنیم .
2- خود خواهی و دیگر نبینی :
از دلایل دیگر مصرف گرایی ، این است که خبر از قشر محروم نداریم . مقام معظم رهبری در دیدار با زنان فرمودند : در مملکتی که محتاج به کمک زیاد است ، چرا این قدر تزئینات می خرید ؟ در مملکتی که می شود به جای خریدن این تزئینات مشکلات بسیاری از افراد محروم جامعه را حل کرد ، چطور جرأت می کنید این طور خرج کنید ؟ این به خاطر حسّ خودخواهی ماست که نسبت به دیگران بی تفاوت هستیم . راجع به زندگی دیگران و آن چه در دنیا می گذرد بی خبر هستیم . روزانه در جهان سی هزار نفر از گرسنگی می میرند . آن وقت ما هر وقت حوصله مان سر رفت ، چیزی می خوریم ! این مصرف گرایی است .
3- عرف و جامعه :
یعنی قوانین عرفی که دارد بر ما حکومت می کند یعنی به جای آن که به جامعه رنگ بدهیم ، جامعه به ما رنگ می دهد حتّی در بین مذهبی ها . اگر برادری یا خواهری بخواهد بر طبق الگوی اسلامی مصرف کند و بخواهد اسراف را از زندگیش حذف کند بزرگ ترین مشکلش جامعهی ما و اطرافیانش است . اگر دختر یا پسری بخواهد ساده و با مهریهی پایین ازدواج کند ، مورد تمسخر اطرافیان قرار می گیرد . حتّی در بین مذهبی های جامعه نیز این موضوع رواج دارد . کلید مشکل ازدواج در جامعه در دست پدر و مادر های جامعهی ماست که بسیار مصرف گرا هستند . می شود انسان شیک و تمیز و مرتب باشد با این که خوب وسایلش را نگه دارد . مخصوصا در بین خواهران ما که احساسات قوی دارند ، مصرف گرایی باعث آزار و اذیتشان می شود . این موضوعات برای پسر ها زیاد حائز اهمیت نیست امّا اگر خواهری بخواهد به حرف رهبرش عمل کند ، جامعه به او فشار می آورد و اگر او متفاوت از دیگران عمل کند تحقیر و تمسخر می شود . ادّعاهای مذهبی ها که مدّعی پیروی از حضرت فاطمه (س) هستند گوش فلک را کر کرده است امّا سر سوزنی از هوای نفسانی ، تجمّل گرایی و رسم و رسومات مسخرهی خود پایین نمی آیند . برای حضرت زهرا (س) یک دهه می گیرد و گریه می کند امّا وقتی به او گفته می شود الگوی زندگیت ، زندگی حضرت زهرا (س) باشد ، می گوید به ما چه ! فاطمهی زهرا برای خودش ما هم برای خودمان ! این توهین به اهل بیت است . یک دهه برای حضرت زهرا (س) و یا امام حسین (ع) عزاداری می کنیم و بقیهی سال نیز باید مانند آن ها زندگی کنیم . 4 تا روایت هم پیدا کرده اند که « زن خوب ، مرکب خوب ، خانه خوب و ... » در مقابل علامه مجلسی روایات بسیاری دارند که بر طبق آن این جور زندگی کردن نفاق است . « یؤمنون بعض یکون بعض » یعنی چیزهایی از دین را که مطابق دل خود می بیند قبول دارد و به بقیهی دستورات محل نمی گذارد و می گوید ما همین تکّه از دین را گرفته ایم . این از آثار نفاق است . از خصوصیات منافقین در قرآن آمده است که بخش هایی از دین را جدّی می گیرند چون آن را دوست دارند و به بخشی دیگر عمل نمی کنند و آن را فراموش می کنند چون آن را دوست ندارند .
مشکل ما این است که عرف و جامعه دارد فشار می آورد . امّا زمان انقلاب ، اوضاع جامعه برعکس بود . خدا لعنت کند کسانی را که آن فرهنگ را برداشتند و فرهنگ تجمل را به جایش گذاشتند . مصرف گرایی دقیقا چیزی است که دشمنان ما خواهان آن هستند . یعنی که پول را به سمت دشمنان سوق بدهیم ، اوضاع آن بهبود یابد و اوضاع آن خراب شود . مثلا در یک خیابان که رد می شوی 3000 تا پوشاک فروشی و یا 170 تا طلا فروشی هست ! فکر می کردم که در یک خیابان که 170 تا طلا فروشی هست ، یعنی همهی آن ها درآمد دارند ؟ مردم که این قدر درآمد ندارند . فهمیدم که مردم طلا نمی خرند ولی مدام طلاهایشان را عوض می کنند . به روز می کنند . وقتی می گویند خانه تکانی ، به این معنی نیست که همهی وسایل خانه را بیرون بریزی و دوباره از نو بخری !
4- خودنمایی :
برادر و یا خواهری که فکر می کند محبت دست لباس و زینت است ، برادر و خواهری که فکر می کند می تواند قلب مردم را با زینت و لباس و آرایش فتح کند ، هر روز 5 بار در نمازهایش و در هر نوبت 2 بار به دروغ می گوید ایّاک نعبد و ایّاک نستعین. اگر می خواهی خودنمایی بکنی ، خدا باید تو را بنمایاند ! با لباس کسی بهت نگاه نمی کند .
در مورد مذهبی های ما گفته می شود که در مجالس عروسیشان در طول یک شب چندین بار لباس عوض می کنند . کسانی که با لباس ، با ماشین ، با خانه ، با رنگ های مختلف و با جلوه نمایی و خودنمایی افراطی سعی می کنند در جامعه خودی نشان بدهند ، از نظر روان شناسی مبتلا به عقده های روانی هستند . آدم که نباید با لباس و ماشین خودش را نشان بدهد . در مورد رسیدگی به خود ، پیامبر (ص) فرمودند تمیز و منظم باشید .
البتّه بعضی برادران و خواهران ما افراطی هستند . از نظر رسیدگی به خود به خصوص بعد از ازدواج بی توجّه هستند . دین نیز این را قبول ندارد . از زیبایی های ذات زنان این است که باید در خود و یا در لباسشان زیبایی هایی داشته باشند ، امّا در این مورد نباید افراطی باشیم .
5- خانواده و محیط خانواده :
رسم و رسومات خانواده اگر با فرامین دینی منافات داشته باشد باید آن ها را کنار گذاشت . مثلا رسم دارند 3 شبانه روز عروسی می گیرند . رسم مزخرف و مسخره ای هست . به جای هزینه برای چنین مراسمی می توان این پول را برای حلّ بسیاری از مشکلات جامعه به کار برد .
6- تقلید :
الف) نقش حاکمان و حکومت در تقلید : النّاس علی دین ملوکهم . مردم به دین بزرگ تر های خودشان نگاه می کنند . ملوک در این جا الزاما به معنی حاکمان یک حکومت نیست . ملوک به معنای بزرگ تر های ما است .
این بهانه که من خانه ای از خودم ندارم ، این خانه ای در آن نشسته ایم مال دولت است ، بهانه ای است که هر کسی بهش می خندد . وقتی کسی در خانهی امرا زندگی می کند ، اخلاق امرا را پیدا می کند . اگر امرا و حاکمان یک کشور در بالاترین سطح یک جامعه زندگی کنند ، هر گونه مبارزه با مصرف گرایی در سطح عمومی مردم یقینا بی حاصل و بی نتیجه است . مردم می گویند برو ببین بالا چه خبر است ! در مملکت ما قانون « از کجا آورده ای » باید دوباره احیا شود . کسانی که میلیاردی و تیلیاردی در مملکت مصرف می کنند باید رسوا شوند تا مردم بدانند که زهد به عنوان یک اصل اخلاقی اسلامی که در جمهوری اسلامی باید رعایت شود ، نهادینه شده است . اگر از مقامات بالای کشور شروع به پرورش زهد کنیم ، مردم نیز از حاکمان و فرمانروایان خود تقلید می کنند . نه این که مثلا اگر رئیس جمهور و یا فلان وزیر به شهر یا کشوری دعوت می شوند و سفرهی رنگینی هم انداخته شده ، همه عکس بگیرند که رئیس جمهور پای سفرهی رنگین نشسته ! نه ، منظور این نیست . رسم این است که از مقامات این گونه پذیرایی شود . منظور این است که روال زندگی باید صحیح باشد . وگرنه عکس پای سفره رنگین همه دارند ، عکس پای سفره نان و پنیر و سبزی هم همه دارند . عکس دلیل نیست . باید ببینی عقیده و روش زندگی آن مقام کشوری چیست . امیرالمؤمنین (ع) در نامه ای به عثمان بن حنیف نوشته اند « شنیدم که در پای سفرهی رنگین بوده ای ، شنیدم که اغنیا را بر فقرا ترجیح داده ای . » او با برنامه ریزی انتخاب کرده بود که بر سر این سفره بنشیند و اغنیا را بر فقرا ترجیح داده بود .
مهم روال زندگی است ، وگرنه هر فردی ممکن است گاهی در پای سفره های رنگین هم باشد . ما این مدل افراط گری را نیز قبول نداریم که از حاکمان خود بخواهیم هرگز و هیچ جایی ماشین خوب سوار نشوند و یا پای سفره های رنگین نباشند . باید دید روال زندگی آن ها چیست . ما از حاکمان توقع داریم که روال زندگیشان بر مبنای زهد باشد . نه این که در حکومت جمهوری اسلامی یک مسئول به شهری سفر کند ، و برای این که کباب درجه یک بخورد از شهر دیگر با هواپیما برایش کباب بیاورند ! آن هم در جمهوری اسلامی !
چون آقا فرمودند ، حاکمان باید روال و شیوهی زندگی خود را مشخص کنند . یا بیایند قانون بدهند بگویند وقتی رهبر صحبت می کند برای مردم صحبت می کند ، به دولتی ها کاری ندارد ! این قانون اوّل . قانون دوم این که نخیر ! آقا برای دولتی ها صحبت می کنند و بعد با مردم . اگر قانون دوم درست است ، تمامی حاکمان نظام اعم از مجلس ، قوه قضائیه ، قوه مجریه ، شورای نگهبان ، مجمع تشخیص مصلحت نظام باید روال و شیوهی زندگی خود را برای مردم روشن کنند . شفّاف به مردم گزارش بدهند .
اگر این اتّفاق افتاد ، ما امسال از دام شعاری شدن بیرون رفتیم وگرنه امسال هم مثل سال های قبل ! هر چقدر در سال های قبل مملکت علوی شد ، امسال هم مصرف گراییش کم می شود !
بنابراین ما از حاکمان انتظار شفاف سازی در مورد روال زندگیشان و نحوهی مصرفشان داریم .
ب) نقش رسانه ها در تقلید : وقتی که رسانه های ما دائم در حال ترویج مصرف گرایی هستند ، جمع ترویج مصرف گرایی با سال اصلاح الگوی مصرف چگونه اتّفاق خواهد افتاد ؟
رسانه های ما می توانند همان گونه که برای کمپانی هایی بهترین تیزر های تبلیغاتی را با بهترین کیفیت می سازند ، برای مصرف گرایی هم می توانند امسال انیمیشن ، تیزر و کلیپ های جذاب و زیبا بسازند برای دادن الگوی زهد به جامعه .
به نام خدا
از امروز شروع می کنیم برای وبلاگ نویسی با موضوع اصلاح الگو مصرف
البته یک برنامه راهبردی تعیین کردم با استفاده از اون مطالب را می نویسم